1ـ استاد دکتر ابوتراب نفیسی، (رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان) در مقدمه کتاب «راههای مبارزه با سموم میکربی ـ در غرب و اسلام» مینویسد: «همکار عزیز دانشگاهی ما، جناب آقای دکتر احمد صبور اردوبادی استاد سمشناسی دانشگاه تبریز، یک مرتبۀ دیگر یکی از شاهکارهای خود را دربارۀ دستورات بهداشتی اسلام به سبکی علمی و کاملاً مستند انتشار داده و در هدایت و آگاهی افکار عمومی به اصول صحیح بهزیستی، به استناد تعالیم آسمانی اسلام قدم مؤثری برداشتهاند که حقاً باید به ایشان تبریک گفت. نگارنده از دیرباز با ایشان و آثارشان آشنایی کاملاً نزدیکی داشته و از محضرشان استفادهها کردهام» دکتر ابوتراب نفیسی 1353»
توضیح: در عالم پزشکی، شاهکار به آن اثر یا تألیفی گفته میشود که یکی از مشکلات علم پزشکی را برای اولین بار حل کرده و نوآور یعنی بیسابقه بوده باشد.
2ـ علامه جعفری، با یک دید فلسفی در مقدمههای سه کتاب نامبرده، در اهمیت و ضرورت و بیسابقه بودن آنها چنین مینویسد:
1ـ معمای عادت: «در این کتاب عمق اندیشۀ مؤلف ارجمند با حقیقتجوئی و واقعبینی او دست به دست هم داده و بررسی مسائل مربوط به موضوع عادت را به بالاتر از علم کلاسیک کشانیده و همین ارتقاء سطح مطلب، برای خوانندۀ دقیق و علاقمند، میدان دید جدید و قدرت فعالیت فکری تازهای را دربارۀ مسائل باز میکند. محمدتقی جعفری 1356… .»
در اهمیت و ارزش علمی این کتاب بجا است یادآور شویم که استاد در بخش اول کتاب تحت عنوان «نقص مکاتب فلسفی و روانشناسی در تعریف و تقسیمبندی عادت» ابتدا اظهارنظرهای اشتباه فلاسفۀ معروفی مانند افلاطون ـ ارسطو ـ اپیکور ـ دکارت ـ مالبرانش ـ لایب نیتز ـ را بیان و اظهارنظرهای هفت فیلسوف دیگر را بدون شرح نقل و سپس در بخش دوم برای اولین بار مسئلۀ پیچیده عادت را به چهار گروه تقسیم و تعریف کردهاند (عادت روحی ـ عضوی ـ بیولوژیکی ـ مکانیکی).
2- هنر انسان بودن (جلد دوم «معمای عادت») «… این خار که به دیدگان بیننده و پاهای رونده خلیده است همان «خودخواهی» است که تا تعدیل نشود بهر کجا که روی آسمان همین رنگ است و دانشمند معظم جناب آقای دکتر صبور اردوبادی که سالیان متمادی، به گواهی تحقیقات وسیعی که در تألیفات ارزندهشان ـ بخصوص در کتاب حاضر منعکس بوده ـ در منطقه صعب العبور «خودخواهی» تلاشهای بیریا و مخلصانهای نموده و برای اولین بار به حقایق باارزشی در این مسئله اساسی انسانها دست یافتهاند و به حق عنوان «هنر انسان بودن» برای کتاب حاضر کاملاً متناسب با واقعیت امر است تا آنجاکه برای انسان هیچ چیزی بالاتر از وارستگی از «خود و خودخواهی» ـ که مرز مشخصی بین انسان و حیوان است وجود ندارد. تحقیقات فاضلانۀ مؤلف محترم در این کتاب، به حق یک بررسی عمیق و وسیع و همه جانبۀ بیسابقهای دربارۀ موضوع «عادت» آغاز کردهاند. در اصل همان روانکاویهای شایستهای است که برای روان فرد و اجتماع ضرورت دارند و جالبتر اینکه در این کتاب فینفسه یک روانکاوی عمیق و دقیقی بکار گرفته شده، بدون اینکه از کلمات و اصطلاحات حرفهای بیفایده استفاده شود…«جعفری 1358…»
در کنار این اظهارنظر علامه جعفری، بجاست نظر خود استاد را که سالها با تدریس این کتاب به تربیت انبوهی از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه تبریز توانسته همۀ اعضای انجمن علمی ـ مذهبی دانشگاه تبریز را از شرّ آفت بلای «خودخواهی» که سرتاسر دنیا در این شراب مست هستند، نجات بخشیده و با تفهیم روح قضیه، اولین بار همه را از اسارت در انواع رذایل اخلاقی حاکم بر دنیای مادی برای همیشه آزاد کرده و زمینه را برای کسب و تحصیل فضائل فراهم نموده و در نتیجۀ این تلاشها در نجات دانشجویان بود که توانستند یک فضای پاک و سالم بین خودشان بوجود آورند و جلد سوم کتاب «زیربنای تربیتی و اخلاقی انسان» را راهنمای «مدینۀ فاضله» نامیدهاند ـ زیرا عقیده راسخ و قاطع خود استاد بر این است که ممکن نیست که کسی از روی علم و آگاهی این کتاب را درست بخواند و خوب بفهمد و قادر به نجات خود از شرّ خودخواهی نشود (رجوع شود به جلدهای دوم و سوم در زیربنای تربیتی و اخلاقی انسان»).
3ـ اصالت در هنر ـ و علل انحراف احساس هنرمند (هنر از دیدگاه فلسفی): «… کتاب اصالت در هنر» دانشمند ارجمند جناب آقای دکتر صبور اردوبادی را مطالعه کردم و لذت فوقالعادهای از این کتاب با ارزش بردم. در این کتاب ارزشمند با مراعات روش فلسفی و روانی دربارۀ هنر و هنرمند، گام بسیار مؤثری در راه نجات هنر از وضع ناشایست و مبتذلی که عبور از آنچه که هست و آنچه که باید باشد ارائه نمودهاند در این کتاب به وضوح نشان داده میشود که چگونه میتوان هنر را از حالت آتشفشانی محاسبه نشده و از صرف تحریک احساس ابتدایی و ابهام انگیز درآورد و به عنوان عالیترین سرچشمۀ اشباع کنندۀ احساسات راستین «نه مجازی» مورد بهرهبرداری قرار داد. در این کتاب، موضوع تعهد عالی انسان، به هنرمندان و هنرجویان ارائه میشود و میتوان گفت جناب آقای دکتر برخلاف تماشاگران یک جانبهنگر، به پدیده هنر مجرد ننگریسته بلکه با قدمهای شایستهتری پا را فراتر نهاده و هنر و انسان را مورد بررسی قرار دادهاند… جعفری 1350».
بجاست یادآور شویم، استاد علامه جعفری که خود به استقبال تجدید چاپ کتاب «اصالت» رفته بود قبل از اقدام، طی نامهای به خط خودشان به مورخه 9/2/1348 که موجود است در مقام تجلیل از عظمت کتاب مینویسند:«… جناب دانشمند معظم جناب آقای دکتر صبور اردوبادی باید عرض کنم که “اصالت در هنر” بسیار عالمانه نوشته شده است و پدیدۀ هنر را که به قول جنابعالی امروزه وسیله سودآوری و شهرتهای نابجا ساختهاند، در عالیترین مقام فعالیتهای روح انسانی تثبیت فرمودهاید من این کتاب را یک بار خواندم ولی مجبورم یک بار دیگر مورد دقت قرار دهم. من احساس کردم که تا حدی، نظر به زیربنای فلسفی هنر داشتهاید و این خود هنرمندی نبوغآمیز جنابعالی را اثبات میکند ـ … جعفری 1348».
3ـ دکتر علی شریعتی، نیز در یکی از نامههای خود در مورخه 10/10/49 ضمن یک بحث کلیشان اشارهای به اهمیت کتاب «اصالت در هنر» داشته و مینویسند: «برادر حضرت استاد دانشمند دکتر صبور اردوبادی، شک نیست که «هنر» در زبان شما بیشتر به معنی تجلی روح و اشراق و جذبهها و نیازهای ماوراء عقلی (و نه ضد عقلی یا غیرمنطقی) نزدیک است من کتاب «اصالت در هنر» را پیش از توفیق آشنایی با شخص سرکار مطالعه کردهام و برای تجدید چاپش اقدامی کردهام و در عینحال، خود را محتاج میدانم که یکبار دیگری با دقت بیشتری بخوانم… قربانتان علی شریعتی»
4ـ استاد دکتر حمید زاهدی، در مقدمه چاپ سوم «اصالت در هنر 1352» مینویسند: «… اینجانب که در گذشته خود در تحصیل هنر در مهمترین مراکز هنری جهان از قبیل «آکادمی موزیک لایبزیک» و «آکادمی موزیک فرانس لیست ویمار» آلمان کوششهایی داشتهام، و پس از سالهای متمادی تدریس نظری و عملی در دیگر کشورهای جهان میتوانم ادعا کنم که کمتر کتابی درباره هنر منتشر شده که مروری نکرده باشم، معذلک وقتی کتاب «اصالت در هنر» به دستم رسید و با مطالب متنوع و عمیق اما بکر و بیسابقهاش آشنا شدم، بدین نتیجه رسیدم که این کتاب یک تألیف عادی و یک مجموعه هنری معمولی که غالباً مؤلفین برای خود اسم و رسمی و حسن سابقهای دست و پا میکنند نبوده است که به ریزهخواری سفرۀ هنری دیگران افتخار کاذبی نصیب مؤلفشکند و نه کتابی است که یک مطلب کوچک را با طول و تفصیل و درشتنماییهایی، خوراک چندین صفحه یا فصل نماید، بلکه کتابی است که با نوآوریهای مهم و بیسابقه مخصوص به خودش برای عالم هنر که غنی از مطالب و پر است از یک سلسله حقایقی که مسلماً برای هر هنرجویی دانستنش از ضروریات اولیه است. اگر کتاب از لحاظ استغناء مطالب در ردیف تألیفاتی باشد که نتوانیم بگوئیم در نوع خود بینظیر است لااقل میتوان آن را به صفت «کم نظیر» توصیفش کنیم بدانسان که اینجانب پس از سالیان متمادی اشتغال به تعلیم و تدریس در هنر و دسترسی به منابع غنی هنری غرب، بسیاری از مباحث این کتاب برایم تازگی داشته و نکته جالب آن است که در این کتاب فشردگی مطالب طوری است که نه فصل به فصل بلکه سطر به سطر مطلب در حال تغییر و تعویض و تجدید و در حال نوسان است به طوریکه اگر خواننده نتواند با حواسی جمع و تأمل لازم مطالعه کند و یک سطر از مباحث را بیتوجه و تأمل بگذرد، از درک یک ـ و گاهی چند نکتۀ حساس چندوجهی آن باز میماند و لاجرم رشته کلام از دست وی خارج میشود و لذا این هشدار را برای نوآموزان و بخصوص گروهی از خودراضی (که به کنجکاوی غیرلازم و عیب جویانه مبتلا بوده و درمقام فضل فروشی و خودنمائی بوده و برای هر اثری نقدی میتراشند،) برخود وظیفه دیدم به این اصل مهم متذکر باشم که بدون تعمق و تأمل در نکات حساس کتاب، قادر به درک و استفاده کامل از کتاب نخواهند بود… دکتر حمید زاهدی»
5 ـ استاد ابراهیم پشت پناه، در مقدمه طولانی دیگری بر کتاب «اصالت در هنر» برای چاپ پنجم آن در سال 1384 مینویسند: «… قبل از اینکه این شاهکار علمی ـ هنری را ـ که بنده هم به نوبت خود آن را یک اثر هنری بینهایت به کمال رسیده میدانم ـ مطالعه نمایم کتابهای مهم دیگری در زمینه هنر مطالعه کرده بودم که ظاهراً مهمترین آنها عبارت بودند از «زیبایی شناسی» از استاد کلنل وزیری و «هنر چیست» از فیلسوف شهیر روسی «لئون تولستوی» که در نوع خود از کتابهای جامع و پرمحتوائی هستند (و آثاری از این قبیل) را مطالعه کرده بودم ولی این اثر بیبدیل را که در سال 1346 بدست آورده و مطالعه کردم، از آنچه که تا آن روزها خوانده بودم بسیار متفاوت بود بهطوری که در همان چند صفحه اول دریافتم کتابی که در دست دارم گنجی است نایاب و بینهایت پربهاء که بدست آوردنش شاید بسیار ساده ولی نگهداری و استفادۀ بهینهاش کاملاً سخت و دشوار باشد. مدت زمان زیادی طول کشید که با سبک نگارش نو و ناشناختۀ آن آشنا شوم ولی باید اعتراف نمایم آنطور که باید موفق نشدم تا این که سالها گذشت تا فراغتی حاصل شد با یک تصمیم قاطع برحسب یک احساس نیاز روحی و معنوی فوقالعادهای بار دیگر مطالعه کتاب را از نو شروع کردم ولی تنها پس از چند بار تکرار توانستم هر مرحله بعدی آن را در حد تحقیق و تجزیه و تحلیل و پژوهش و بارها و بارها و سطر به سطر و جمله به جمله کار مطالعه را ادامه دادم، در اینجا بود که روز به روز بیشتر از پیش شیفته و مفتون این کتاب شده و غرق در دریایی از معانی و مفاهیم بسیار عالی و بکر و ناشناختهای شدم که تا آن زمان در هیچ کتابی به این زیبایی و صراحت بیان و به این درجۀ کمال برخورد نکرده بودم و بیاختیار به فکر افتادم که خالق این اثر بدیع و شگفت انگیز را که بنده آن را (در پیش خود) به تعبیری یک کتاب آسمانی ـ و اگر جسارت نباشد آن را قرآن عالم هنر نامیده بودم، پیدا کنم و خوشبختانه این توفیق ارزشمند پس از پرسوجو از اهل علم و هنر بسیاری به لطف الهی دست داد و بیصبرانه با قرار قبلی و با شور و حالی وصفناپذیر و با هیجانی که سر از پا نمیشناختم «که درود بر آن لحظات» شتافته و نائل شدم… ابراهیم پشت پناه
6ـ استاد دکتر منوچهر مرتضوی، رئیس وقت دانشکده ادبیات تبریز در گزارشی که به آقای دکتر منوچهر تسلیمی، ـ رئیس دانشگاه تبریز در سال 1349 ـ ارائه میکرد، اهمیت و ارزشمندی کتاب «اصالت در هنر» از نظر آن دانشکده را بیان میداشت (چاپ اول این کتاب با هزینه دانشگاه انجام شده بود) در ادامه و در حضور جمعی از دانشگاهیان چنین اظهار کرد: «… من که این کتاب را به دقت مطالعه کردهام عرض نمیکنم که کمتر صفحه بلکه کمتر سطری از آن مانده است که زیرش خط نکشیده باشم…« گزارشی که در مقدمه چاپ پنجم «اصالت در هنر» هم آمده است و از سوی دیگر قرینه آن را نیز استاد حسن کسائی به نوع دیگری اعتراف میکرد و پس از یکبار خواندن همین کتاب در حضور هنرمندان اظهار داشت «اگر این کتاب سی سال قبل به دستم میرسید نه تنها مسیر هنرم که سرنوشتم در عالم هنر را عوض میکرد…»
7ـ استاد شهریار، پساز واقعه خونین بیست و هشت مرداد سال 1332 و شکست نهضت ملیون، به وسیله آمریکا، و پارهای مشکلات دیگر، سخت رنجیده خاطر از تهران کوچ و در تبریز ساکن گردید. با شرکت در محافل هنری استاد در تبریز و ضمن مجذوب شدن به شاهکارها و آثار هنری استاد، خاطرات تلخ جنایات 28 مرداد را کمکم فراموش کرد و آرام گرفت و پس از اندک مدتی آشنایی با ایشان به یک روابط انس و الفت هنری تبدیل و با آگاهی از مراتب کمال هنری، همزمان با مطالعات و تحقیقات علمی همه جانبۀ استاد بالاخره به یک روابط روحی و معنوی عمیقتر و به یک دوستی عاطفی فراموش نشدنی منتهی گردید که نشانههای این روابط دوستی و عاطفی در یادداشتهای خود شهریار در سه جلد از دیوانهای اهدائیشان در مقام تجلیل و گرامیداشت استاد با خط زیبای خود در هر یک از این سه جلد به نوعی به وضوح نوشته و به شرح زیر یادگارهایی از خودش برجای گذارده است:
1ـ استاد شهریار در جلد اول دیوان اهدایی چنین مینویسد: «به دوست نازنینم جناب آقای دکتر احمدصبور اردوبادی که ساعات و دقایق شیرینی را در پناه سوز و ساز لطیف ایشان گذرانده با لطائف هنری سروکار داشتهام تقدیم میدارم ـ تبریز فروردین 1336 ـ سیدمحمدحسین شهریار…»
2ـ جلد دوم دیوان: «جناب آقای دکتر احمدصبوراردوبادی ـ این کتابچه به یادگار ایام انس و الفت خدمت شما دوست دانشمند بزرگوارم که الحق ذوقی لطیف و طبعی عفیف و هنرمند دارید تقدیم میشود، باشد که خاطرۀ دقایق شیرینی را که با هم بودهایم در خاطره تجدید کند در حالیکه من خود نباشم ـ نعمت ایمان و دولت سعادت جاویدانت را آرزومندم. تبریز، فروردین 1336 شمسی ـ سیدمحمدحسین شهریار»
3ـ جلد سوم دیوان: «خدمت دوست دانشور و هنرمندم جناب آقای دکتر احمد صبوراردوبادی تقدیم شده است. چه بهتر از یاد خیری است که از دوست در دل دوست بجا مانده است ـ تبریز فروردین 1336 سیدمحمدحسین شهریار»
آنچه با توجه به متون و مفاهیم در هر سه مورد نامبرده، از مراتب کمال مورد مهر و محبت، توأم با حس احترام محبت آمیز متواضعانه شهریار بدست میآید عبارت است از درک و شناخت و آشنائی او، به مراتب و مقامات استاد در هر دو رشتۀ علمی و هنری، مورد نیاز و اعتماد هر نوع فرهنگی است که در این متن خلاصه و مختصر گفتار حاضر نمیتوان در حد استحقاق هر دو، توضیح لازم داده و حق هر دو را اداء کرد و از اینرو با معرفی مقام علمیشان، به متن حاضر اکتفا کرده و معرفی و مقام هنری لازم را موکول مینماییم که با یک توضیح و تفسیر برخی از کلمات و اصطلاحات مخصوصی که استاد شهریار در متن آثار قلمی زیبای خود در تعریف یا معارفه بیشتر استاد آورده است لازم دیدیم به اختصار به شرح و تفسیر برخی کلمات و اصطلاحات بکار رفته در این سه یادداشت بپردازیم که هر یکی از آنها کلید رمز اسرار قلبی حاکم بر این روابط زیبای دلنشین، در روابط هر دو طرف را در اختیار اهل تحقیق قرار میدهد.
از سوی دیگر شهریار که پس از سالها گشت و گذار در باغات ادبیات فارسی و علم و هنر و برقراری ارتباط نزدیک و محشور بودن طولانی با معروفترین اساتید موسیقی کشور مانند کلنل وزیری (علینقی وزیری) یا ابوالحسن صبا یا برادران شهنازی با تمام مراحل و مقامات برجسته موسیقی (مخصوصاً ایرانی) آشنا بود (صرفنظر از سهتار نوازی خودش) در یکی از نوارهای تاریخی خود (موجود در دسترس) استاد اردوبادی را در سطح و همطراز استاد ابوالحسن صبا معرفی کرده است و این در حالی است که استاد صبور اردوبادی بر طبق اصولی که در کتاب «اصالت در هنر» بیان داشتهاند و قسمتی از یادداشتهای هنری منتشر نشدهشان که در آخرین مبحث این کتاب تحت عنوان «موسیقی از دیدگاه استاد» آمده است ضمن نقدهای مستند و آگاهانه، در قسمتی که بهطورکلی انواع نقاط ضعف حاکم بر عالم موسیقی (اعم از شرق و غرب) و زیانهایش هم بر عالم هنر و هم نسبت به سلامت افراد و جوامع، مورد نقد و بررسی قرار داده است، به یکی از چند نقطه ضعف در آثار استاد صبا اشاره میکند. نقاط ضعفی که نه تنها دامنگیر عموم هنرمندان عالم موسیقی است بلکه به علت بیخبری و ناآگاهیشان از استیلای آن نقاط ضعف، مقدمات سقوط موسیقی اصیل از مقام روحی و معنوی تا به سرحد نازلش را فراهم و پس از آن مبتلا به عارضۀ «ابتذال» گردیده است و در نتیجه آن بیماری «آهنگ سازی» از یک طرف و رواج آواز خوانی در فضای موسیقی آموزی که به حق میتوان به صراحت از آن به عنوان یک «عربدهکشی موزیکال» نام برد از طرف دیگر، به طور کلی ذوق سلیم فطری و طبیعی را از انسانها گرفته و از موسیقی متنفر نموده است و این مرض ابتذال تنها در ایران و نسبت به موسیقی ایرانی رایج نیست بلکه به تمام ملل حتی بنابه اظهارنظر و شکوههای موزارت و بتهون را نیز متوجه ساخت که صراحتاً خسته شدن افکار عمومی ملل غرب از شنیدن سمفونیهای بیروح رایجشان را به باد انتقاد گرفتهاند و به وضوح خط سیر نزولی اعتبار موسیقی را ترسیم نمودهاند که این همه ورشکستگی در عالم موسیقی که بهرهبرداران از نام و نانش به تلاشهای مذبوحانهای افتادهاند و این اعراض افکار عمومی وقتی پیش میآید که ملل شرق تازه دست به ترویج کنسرتها و اجرای سمفونیهایی میزنند و با آب و تاب آن را تبلیغ میکنند تا دکانهای نان و نامآورندگان از موسیقی تخته نشود و چون بر شمردن و شرح انواع نقاط ضعف حاکم، نه بر موسیقی، بلکه بر کل عالم هنر که در این گفتار توصیف آن امکانپذیر نیست، موضوع را در این مقام قطع و مسکوت گذارده و موکول به بررسی آخرین مبحث ضمیمه کتاب تحت عنوان «موسیقی از دیدگاه استاد» مینمائیم که هر چند اساسیترین این نقاط ضعف از سالهای پیش، در جلد اول کتاب «اصالت در هنر» توسط استاد مطرح گردیده است.
موقعیت استاد از دیدگاه شخصیتهای خارجی
البته در اینجا منظور ارائه انبوه نامههای رسیده به استاد که از همه طبقات خواص جهان علم و هنر و غیره صورت گرفته مد نظر نمیباشد و تنها به گزیدههایی از شخصیتهای شناخته شده که نامههاشان در ذات خود از جملهی اسناد و مدارک فرهنگی مستند مورد توجه محافل علمی و هنری به شمار میروند اشاره خواهد شد و ناچارا از شرح انبوه نامهها که بالغ بر بیش از هزار مورد هستند و استاد از آنها در جایگاه مخصوصی از آرشیوشان به صورت بایگانی محفوظ از هرگزندی قرار دادهاند درمیگذریم. بنابراین آنچه که برای درک موقعیت استاد از نظر شخصیتهای علمی و هنری در سطح کشور و خارج از کشور آن هم به دستخط خود شخصیتها به عنوان یک یادگار ارزشمند فرهنگی بشمار میروند و یا نامههایی هستند که از مراکز و محافل علمی در مقام تائید نظرات علمی استاد و تجلیل از مقام علمیشان رسیدهاند و از آنجا که نقل متون نامهها موجب اطاله مطلب میشود در این گفتار برای اینکه از موقعیت استاد در نظر شخصیتها تا حدودی علم و اطلاع مستندی در دست شرکت کنندگان در این مجلس انس و مودت قرار گیرد به تناسب ضرورت و اهمیت موضوع به نقل یکی دو سطر مهمتر و یا اولین سطر و در مواردی نیز تنها به نقل یکی دو کلمهی عنوان خطاب به استاد در اول نامه، بسنده میگردد.
1ـ مقاله «تصحیح ضریب تنفس در خواب» ضمن شرکت در یازدهمین کنگره بینالمللی فیزیولوژی در پاریس در سال 1977 میلادی که به علت بیسابقه بودن موضوع در علوم پزشکی، سخت مورد توجه این کنگره بینالمللی قرار گرفت و مقاله را رسماً در بولتن خود منتشر کردند، مورد توجه برخی از متخصصین معروف جهانی در رشته دستگاه تنفس قرار گرفت که به نقل سه مورد موجود در بایگانی اکتفا میکنیم:
1ـ پروفسور روبرت فورستر R.Forstr Robert از آمریکا: 6 دسامبر 1977
دکتر اردوبادی عزیز از شما به خاطر مقالهای که در بیستم سپتامبر در مورد “کنترل تنفس در خواب” به دستم رسید متشکرم، من خودم را در امر کنترل تنفس صاحبنظر نمیدانم ولی بعضی اظهار نظرهای شما برای من بسیار جالب و محرک و الهامبخش بود لذا جهت بهرهبرداری بیشتر مقالۀ شما را به پروفسور لاهیری Lahire دادم. ایشان در رشته کنترل تنفس، حقیقتاً به عنوان تنها متخصص صاحبنظر امروز مطرح هستند. دوستدار شما رابرت فورستر
2 ـ پروفسور لاهیری از امریکا: 15 دسامبر 1977
جناب دکتر اردوبادی، دکتر فارستر مقاله شما را به من داد چون مطمئن بود که من از لحاظ تخصص بهتر میتوانم این موضوع علمی شما را درک کنم و خواهم فهمید. باید بگویم که ایشان هم صاحبنظرند. خواندن این مقاله برایم بسیار جالب بود مخصوصاً از این جهت که شما چطور توانستید رابطه مابین دستورات فرهنگی دینی (اسلامی) را با فیزیولوژی عمل تنفس در بدن و در متن زندگی روزانه (در روز) و در حال خواب را کشف کنید من از شما تشکر میکنم که به ما امکان دادید تا این خدمت فرهنگی و کمکهای علمیتان به پیشرفت دانش بشر (امروزی) را مورد بررسی قرار دهیم ـ با بهترین آرزوها و با تقدیم احترام ـ دکتر لاهیری
3 ـ پروفسور بوئر(C. Bauer) از آلمان: جناب آقای دکتر اردوبادی از شما به خاطر مقالۀ فشردهتان تحت عنوان «ضریب تصحیح تنفس در خواب» بسیار تشکر میکنم من فوقالعاده مجذوب این نظریات علمی بیسابقه وبرانگیزانندهتان شدهام و علاقمندم مطالب بیشتری دربارۀ آنها از شما فراگیرم و از اینرو من منتظر بقیۀ این تحقیقات تجربی شما هستم ـ پروفسور کریستین بوئر.
4 ـ پروفسور پاتریک هوگ Patrick Hughes از سوئیس: سازمان بهداشت جهانی 11 ژوئیه 1977 آقای دکتر اردوبادی عزیز از مقاله مورخه 5 سپتامبر1977 شما تشکر میکنم، اظهار نظرهای شما در مورد اعتیاد بهمواد مخدر بسیار جالب و برای ما راهگشا هستند و ما آنها را در ردیف منابع و مآخذ علمی این سازمان قرار داده و انتظار داریم تألیفات دیگر شما را نیز دریافت نماییم. دکتر پاتریک هوگ، رئیس بخش مواد مخدر ـ سوئیس
توضیح: سازمان بهداشت جهانی در سال 1970 مجموع همه علل اعتیاد را در سه گروه اجتماعی ـ روانی ـ مزاجی تقسیم کرده بود و ما در این مقاله همه را طبقهبندی کرده و در مجموع به تعداد پنجاه و پنج علل مادی و معنوی تقسیم کرده بودیم.
شرکت در کنگرهها و سمینارهای داخلی و خارجی
الف) مقالات پزشکی- بهداشتی
۱- تصحیح ضریب تنفسی در خواب: مقاله به بیست و هفتمین کنگره فیزیولوژی بین المللی پاریس- ژوئیه ۱۹۷۷
۲- طبقهبندی عوامل مؤثر در طول عمر: مقاله به کنفرانس بین المللی ژرونتولوژی پاریس- فرانسه دسامبر ۱۹۷۳
۳- وراثت روحی غیر کروموزومی (وراثت روحی القائی) مقاله به یازدهمین کنگره بین المللی «زیست شناسی» کانادا- تورنتو ژوئیه ۱۹۷۹
۴- امتیازات بهداشت اسلامی بر بهداشت کلاسیک: کنگره بین المللی «طب اسلامی»- استامبول (ترکیه) اکتبر ۱۹۸۴
۵- نقش مسمومیتها در پیری زودرس: بیست و ششمین کنگره بین المللی پزشکی ایران (کنگره رامسر) مهر ماه ۱۳۵۶
۶- طرحی جامع در علل گرایش استعمال مواد مخدر (طبقهبندی کلاسیک علل در ۵۶ علت): بیست و پنجمین کنگره بین المللی پزشکی ایران – رامسر شهریور ۱۳۵۵
۷- اعتیاد در جوانان: سمپوزیوم «سلامت جوانان» هفته بهداشت سازمان بهداشت جهانی- در سازمان منطقه ای بهداشت و درمان آذربایجان شرقی فروردین ۱۳۶۴
۸- نقش عدم تعادل روانی در اعتیاد: سمپوزیم «بهداشت روانی»- دانشگاه تبریز- مهر ماه ۱۳۶۴
۹- تخدیر عقل در حوزه نفوذ عادت: سمینار «بهداشت روانی» دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان- مهر ماه ۱۳۶۶
۱۰- از عادت تا اعتیاد: سمینار وزارت کشور درباره «اعتیاد» مشهد خرداد ۱۳۶۶
۱۱- بحران بلوغ: سمینار «بهداشت روانی» دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان- مهر ماه ۱۳۶۶
۱۲- اعتیاد از دیدگاه اسلام: سمینار «اعتیاد»- جامعه تعلیمات اسلامی تهران- تیر ماه ۱۳۵۷
۱۳- مسئولیتهای شرعی در استعمال دخانیات: سمینار «دخانیات» دانشگاه اصفهان اردیبهشت ۱۳۶۴
۱۴ ـ مکانیسم ایجاد عادت و ترک آن: سمینار «دخانیات» دانشگاه اصفهان اردیبهشت ۱۳۶۴
۱۵- مسمومیتهای داخلی از سیگار: سمینار «دخانیات» دانشگاه مشهد- دیماه ۱۳۶۵
۱۶- وراثت روحی در دوران بارداری: سمینار «بهداشت روانی» انستیتوی روانشناسی تهران مهر ماه ۱۳۶۷
17- انگیزههای شادابی و افسردگی در «معلم»: سمینار آموزش و پرورش اصفهان آذر ۱۳۶۶
ب) مقالات تحقیقی متفرقه در موضوعات علمی- دینی- اخلاقی
18- انسان سازی در نهجالبلاغه: کنگره نهج البلاغه- تهران اردیبهشت ماه ۱۳۶۰
19- محرومیت زن از امنیت اجتماعی: دومین کنگره «زن و اسلام» تهران آذرماه ۱۳۶۶
20- زن و جهاد او: سمینار «دفاع مقدس» مشهد مهر ماه ۱۳۶۷
21- سمینار پژوهشی (فلسفه و ماهیت هنر) در دانشگاه هنر 1377
22- سمینار (پرورش نوجوانان) کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران 1366.
23- سلسله سخنرانیهای (آئین بهزیستی در اسلام) در انستیتوی بازرگانی تبریز
نشریه لموند اسلامیک Lemonde islamique
در سال 1348 آقای غلامحسین فخری یکی از دانشجویان دانشکدۀ فنی دانشگاه تبریز که پس از طی دورههای مقدماتی برنامههای تعلیم و تربیتی انجمن علمی ـ مذهبی دانشگاه تبریز و با کسب معلومات علمی و دینی لازم، برای ادامه تحصیلات عالیه خود عازم کشور فرانسه گردید. ایشان پساز فرا گرفتن کامل زبان فرانسه توانست به نمایندگی این انجمن با کسب مجوز رسمی از دولت فرانسه، چاپ و انتشار مجلهای تحت عنوان Lemonde Islamique به معنی «جهان اسلام» به زبان فرانسه در پاریس گردید و با چاپ ترجمۀ (مقالات استاد به زبان فرانسه) در اولین شمارههای آن مجله، علاوه بر جلب نظر افکار عمومی مسیحیت در فرانسه و تشرف عدهای به اسلام، موجبات جلب تعدادی از دانشمندان اسلام شناس غربی را به مجله فراهم نماید تا آنجا که دانشمند معروف، هانری کوربن Henri Corbin از شماره دوم، همکاری خود با مجله را آغاز کرد و در ادامه 11 نفر از شخصیتهای علمی مسلمان وابستۀ به یونسکو نیز با ارائه مقالاتی در شمارههای بعدی همکاری نمودند که فهرست اسامی آنها در نشریه گزارش پانزدهمین سال فعالیت انجمن در سال 1354 درج گردیده است و این امر، یکی از موفقیتهای انجمن در نشر و معرفی فرهنگ اسلام به دنیای غرب به شمار میرود. آقای فخری، علاوه بر نشر مجلۀ نامبرده، پس از ده سال توانست اقدام به ترجمه قرآن مجید به زبان فرانسه نماید. این آخرین و صحیحترین و کاملترین ترجمهها بود که توانست ملل غرب را با قرآن مجید بدون تحریف آشنا نماید که به نوبه خود از دستاوردهای مهم انجمن در نشر فرهنگ اسلامی در سطح کشورهای خارجی به شمار میرود. متاسفانه پس از گذشت مدتی دولت فرانسه و سایر کشورهای غربی از ترس نشر و توسعه اسلام در کشورهای غربی و تضاد آن با منافعشان، مانع ادامۀ کار نشریه لموند اسلامیک گردیدند.
برای آگاهی و آشنایی با این نشریه تصاویری چند از روی جلد و محتوای مطالبش در این سایت به معرض نمایش گذاشته میشود.
همکاران نشریه
در نتیجۀ تلاش و کوششهایی که همکاران نشریه بخصوص آقای دکتر فخری بکار بستند، اندکی پس از نشر اولین شمارههای نشریه در کشورهای مختلف و بعد از معرفی در سطح بینالمللی بتدریج برخیاز شخصیتهای معروف علمی و ادبی کشورهای اسلامی نیز با درک اهمیت و ارزش خدمات مهم نشریۀ لموند اسلامیک، کمکم به همکاری و حمایت از آن برخاسته و از لحاظ علمی و عملی همکاریهای مفید و مؤثری نمودند که بجاست از باب قدردانی و حقشناسی، اسامی برخیاز شخصیتهایی را که تا به امروز بیشاز دیگران با این نشریه همکاری داشتهاند بشرح زیر به استحضار برسانیم:
1ـ آقای دکتر نجمالدین بامات، از کشور افغانستان، مدیر گروه فرهنگی یونسکو که به چندین زبان خارجی آشنایی کامل دارند. ایشان در کنگرههای بینالمللی مربوط به فرهنگ اسلامی، شرکت نموده و سخنرانیهای متعددی در این زمینه داشتهاند و به سهم خود در ردیف شخصیتهای بینالمللی بهشمار میروند. از دکتر بامات، سلسله مقالاتی تحت عنوان «اسلام و فرهنگ اسلامی در قرن بیستم» از شماره اول نشریه چاپ گردیده است.
2ـ آقای خلدون کنعانی، از کشور سوریه، مدیر بخش تعلیمات متوسطه کشورهای وابسته به یونسکو (بالغ بر یکصدوچهل کشور) یکی از شخصیتهای بینالمللی بوده و با تجربیات ارزندۀ خود همکاریهای مؤثری با نشریه دارند.
3ـ آقای دکتر عثمان یحیی، از کشور سوریه. عضو مرکز تحقیقات علمی فرانسه (C.R.N.S) که همکار پروفسور هانری کوربن در دانشگاه سوربن فرانسه است.
4ـ آقای پرفسور هانری کوربن، محقق اسلام شناس فرانسوی، استاد دانشگاه پاریس که تألیفات متعددی در بارۀ تشیع و امتیازهای آن و فرق مختلف اسلامی داشته و یکی از همکاران و علاقمندان عالیقدر این نشریه بوده و با وجود کبرسن هنوز با سمت استاد محقق دانشگاه سوربن به تدریس رشتۀ اسلام شناسی (قسمت مذهب تشیع) ادامه میدهد.
5 ـ آقای منیر حافظ، دانشمند معروف و نویسنده و سخنران والامقام که اشتهار بینالمللی داشته و اغلب در رادیو تلویزیون فرانسه سخنرانی و مصاحبههای تلویزیونی ارزندهای در زمینه اسلام و معارف اسلامی دارد.
6ـ آقای دکتر محمدالالفی، از کشور مصر، ایشان در دانشکدۀ حقوق دانشگاه پاریس که از قدیمیترین دانشگاههای اروپایی به شمار میرود، حقوق اسلامی تدریس میکند.
7 ـ آقای دکتر سعید عمرامجد، اهل فرانسه. ایشان اخیراً به عضویت گروه تحقیقات فرهنگی فرانسه در یونسکو درآمده است. با وجود اشتغالات متعدد، به علت شهرت و شخصیت علمی و اجتماعی که دارد، منزل مسکونی وی به صورت مرکز تجمع دانشمندان و محققین اسلامی مقیم پاریس درآمده است.
8 ـ آقای دکتر سعید آمادو، از کشور نیجریه. رئیس سابق بخشهای فرهنگی یونسکو بوده که اخیراً با حفظ سمت عضویت در یونسکو، سفیر نیجریه در فرانسه شدهاند.
9 ـ آقای A. M.-BOW ایشان قبلا معاون مدیر کل یونسکو بودند و اخیراً به مقام مدیرکلی یونسکو ارتقاء یافتهاند. لازم به یادآوری است که همکاران نامبرده نشریه، در نتیجۀ اقامت طولانی در اروپا تابعیت کشور فرانسه یا سایر کشورهای اروپائی را پذیرفتهاند.
لازم به یادآوری است که در تهیه مطالب و مقالات نشریه انجمن، تنها به دانشمندان و شخصیتهای مسلمان خارجی متکی نبوده بلکه از همکاریها و کمکهای مؤثر دانشمندان و نویسندگان اسلامی کشور نیز کاملاً برخوردار بوده است. همچنین همکاریهای مداوم سرپرست محترم این انجمن در طول مدت انتشار این نشریه همواره بطور مستمر ادامه داشته و مقالات جالب و ارزندۀ متعددی در زمینههای مختلف مسائل علمی و اسلامی در سطح بینالمللی در اختیار نشریه قرار داده است.